نقطه پایان مذاکره

نقطه پایان مذاکره : مذاکره یکی از مهارت هایی است که همه ی ما باید آن را آموزش ببینیم به طوری که در سال های آینده آنهایی که مهارت مذاکره را به بهترین نحوه ی ممکن اجرایی نکنند نمی توانند از بسیاری دست آورد ها لذت ببرند.

در سال های آینده مهارت مذاکره و مهارت پایان دادن مذاکره تا جایی رشد خواهد کرد که نمی شود آن را در زندگی روزمره ندید گرفت و تحت هر شرایطی انسان ها باید از آن آگاهی کامل داشته باشند چون به درد همه ی زندگی می خورد و از این مهارت می شود در همه ی کشور های دنیا استفاده کرد.

شرایط مهارت مذاکره و پایان دادن مذاکره همچون زبان خارجه ی یک دهه قبل است که همچون یک فرصت به آن نگاه می کردند و خوش به حال آنهایی که از آن فرصت نهایت استفاده را کردند و حالا با استفاده از آن مهارت(زبان خارجه) به راحتی می توانند به کشور های اروپایی سفر کنند.

و یا بسیاری از آنها در همین کشور خودمان درآمد های دلاری بدست آورده اند و توانسته اند با استفاده از همین مهارت شگفت انگیز که در ابتدا کمتر کسی آن را جدی می گرفت، زندگی خود و خانواده ی خود را دگرگون کنند.

ما نیز در این مقاله به یکی از بخش های مهم و کلیدی مهارت مذاکره می پردازیم. مهارتی که بدون شک می تواند در طی چند سال آینده تغییری همچون زبان خارجه بوجود بیاورد.

مقاله ی امروز ما مربوط به بخشِ پایان دادن به مذاکره است و همان طور که گفته شد یکی از مهم ترین نکاتی است که در مذاکره به آن برخورد می کنیم چون همان طور که شروع کردن و ادامه دادن یک مذاکره مهم است.

گاهی پایان دادن و به اتمام رساندن یک مذاکره و یک رابطه نیز می تواند دقیقا یا حتی گاهی بیشتر از شروع یک مذاکره تاثیر مثبت بگذارد و ما را از ادامه دادن یک مذاکره که هیچ نفعی برای ما ندارد پشیمان کند.

مهارت پایان دادن به مذاکره،مهارتی کلیدی و بسیار مهم است چون همان طور که خودتان می دانید انسان ها دوست ندارند اقرار کنند که اشتباه کرده اند و همیشه از هر راهی استفاده می کنند تا بتوانند اشتباه خود را مخفی کنند و طوری وانمود کنند که گویا هیچ خلالی در کارها و نقشه هایشان نبوده است.

به همین دلیل کسی که بتواند این مورد را به خوبی انجام دهد یعنی بپذیرد که اشتباه کرده است و باید با ترک کردن مذاکره از آسیب احتمالی زیاد که امکان دارد در آینده بوجود بیاید جلوگیری کند.

بالاخره ما باید قبول کنیم گاهی یک راه نرفته بسیار بهتر از این است که در راهی وارد شویم که قطعا شکست می خوریم و بعد از مذاکره با آغوشی از پشیمانی روبه رو شویم.

پس ما در مهارت پایان دادن به مذاکره یاد می گیریم علارغم تلاشی که برای مذاکره انجام داده ایم باید در یک جایی استاپپپپ بزنیم و همان لحظه یا مذاکره را به پایان برسانیم و یا زمان مذاکره را به وقتی دیر واگذار کنیم.

پس از همین الان تا پایان زندگی تان در هر کجا احساس کردید اگر مذاکره را ادامه بدهید به طور قطع صدمه می بینید همان لحظه کوتاه بیایید و مذاکره را با یک دکمه به پایان برسانید چون شما منافع تان را از هر چیزی بیشتر دوست دارید.

این همان نکته است که بسیاری یا علمش را ندارند که حق برگشت دارند و می توانند هر وقت احساس شکست کردند،کنار بکشند و یا به دلیل غرور کاذبی که دارند دوست ندارند بپذیرند که اشتباه کرده اند.

اما سوال مهم این است :

چه زمانی باید مذاکره را ترک کنیم ؟

 

چه زمانی باید مذاکره را ترک کنیم

ما تا الان به این نکته رسیدیم که هروقت احساس خطر کردیم می توانیم مذاکره را به پایان برسانیم اما این حس خطر در چه زمان هایی به ما سر می زند ؟

الف ) نقطه پایان مذاکره زمانی : که احساس می کنید چیزی را از دست می دهید :

 

که احساس می کنید چیزی را از دست می دهید

این موردی است که حتما باید به آن دقت کنید. اما نکته ای که اینجا بسیار اهمیت دارد این نکته است که شما نباید از خودتان انتظار داشته باشید که هیچ وقت هیچ اشتباهی انجام ندهید چون هر شخصی در زندگی اش مرتکب به اشتباه می شود.

پس شما زمانی که وارد مذاکره شدید باید به این دقت کنید که دقیقا زمانی که به تصور خودتان اگر مذاکره را ادامه دهید چیزی را از دست می دهید. حال آن چیز پول باشد، زمان باشد یا احترام !! تفاوتی ندارد چون در هر صورت شما از دست داده اید به جای اینکه بدست بیاورید و این قانون مذاکره را به طور کلی منع می کند.

پس از همین الان هر زمان احساس کردید که قرار است چیزی را از دست بدهید و یا ماندنتان بیشتر از این که به نفع تان باشد به ضررتان است همان لحظه زمانی است که باید برای همیشه از آن مذاکره بیرون بیایید.

ب)نقطه پایان مذاکره : زمانی که به خواسته های شما اهمیتی داده نمی شود :

 

چه زمانی باید مذاکره را ترک کنیم

لازم نیست که خودتان را برای کسی کوچک کنید که قدر بود ن و داشتن شما را نمی داند. هم چنین دیالوگ هایی قطعا در صفحه ی اینستگرامتان یا بارگذاری کرده اید و یا در اکسپلور و استوری های دوستانتان دیده اید.

البته در آنجا هدف و نیتشان بیشتر رابطه های عاشقانه و دوستانه است اما می خواهیم به شما بگوییم دقیقا چنین شرایطی در کسب و کار و مذاکره ها نیز وجود دارد و شما باید همین ایدئولوژی را در کل زندگی خود به کار ببرید.

ج) نقطه پایان مذاکره  : زمانی که خط قرمز شما را رد می کنند :

 

چه زمانی باید مذاکره را ترک کنیم

اگر از شما بپرسیم خط قرمزتان چه چیزی است ؟ چه جوابی به ما می دهید !! بدون شک هر کدام از ما در زندگی خودمان خط قرمز هایی داریم که تنها خودمان از آن باخبر هستیم و آن ها را به همه نمی گوییم اما تا اندکی دیگر خواهید دید که چرا خواهش می کنیم همه ی آن ها را به طرف مقابل مذاکره ی خود بگویید.

چون زمانی که شما وارد مذاکره می شوید باید قبل از شروع به کار، همه ی مراحل و خط قرمز ها را در ذهن خودتان مرور و بازخوانی کنید. چون این کار باعث می شود که خودتان بسیار خوب بدانید که چه چیز هایی خط قرمز های شما می باشد و همین نیز باعث می شود که به راحتی به کسی اجازه ندهید آن خط قرمز ها را بشکند و پا بر روی خط بگذارد.

البته شما باید با نهایت احترام در ابتدای مذاکره که هنوز شخص مقابل شما چیز خاصی از شما نمی داند خط های قرمز خود را به آرامی و در کمال احترام مشخص کنید و در مسیر ادامه گفته هایتان شرایطیتتان را به آرامی به آن ها بگویید تا دانسته و ندانسته بر روی هیچ کدام از خط قرمز های شما راه نروند و برای خط قرمز های شما احترام و ارزش قائل باشند.

د) زمانی که شخص مقابل شما،صداقت ندارد :

 

زمانی که شخص مقابل شما،صداقت ندارد

نقطه پایان مذاکره  در شرایطی که شما بعد از چند روز پیگیری و کار کردن با یک شخص و یا یک برند،بالاخره متوجه می شوید که شخص مقابلتان با شما صادق نیست و در بسیاری از زمان ها متوجه این موضوع شده اید که این اتفاق می افتد.

این یکی از ملاک هایی است که بستگی به شخصیت ها دارد و به تعداد شخصیت ها جواب های مختلفی نیز وجود دارد. پس دوست داریم که با خودتان روبه رو شوید و از خودتان بپرسید تا چه حد به دروغ و عدم صداقت حساسیت دارید؟ و به نظر شما کسی که صادق نیست در امور جزئی، آیا می تواند در امرو بزرگ تر و در ادامه ی کارها، صداقت داشته باشد ؟

زمانی که به این سوالات فکر می کنید به جواب های جالبی می رسید. جواب هایی که بی تردید شما را به خودشناسی نزدیک تر می کند و همین مورد باعث می شود که کسب و کارتان را نیز بهتر بشناسید و از این راه بتوانید شریک های بهتر جذب کنید و هم چنین بعد از داشتن شریک هایی عالی، به مذاکره هایی که دارید بهتر دامان بزنید.

در غیر این صورت اگر شما این ملاک ها را رعایت نکنید و نتوانید به بهترین شکل ممکن با چنین انسان هایی مذاکره ی خود را به پایان برسانید، قطعا با شکست های بزرگی روبه رو خواهید شد.

سخن پایانی :

خوشحالیم که تا پایان این مقاله با ما همراه بودید.امیدواریم این مقاله باعث شود که نگاه شما نسبت به مذاکره و شرایط خاص نقطه پایان دادن به مذاکره عوض شود و از این به بعد شرایطی را برای خودتان آماده کنید و با آموزش دادن خود را آنقدر رشد دهید که بدون ترس و اضطراب بتوانید به راحتی از مذاکره هایی که به ترس ختم شده اند خارج شوید.
البته همیشه باید این نگاه را داشته باشید که می توانید هر مذاکره ای را با موفقیت به پایان برسانید و کل شرایط مذاکره را با موفقیت و کیفیت بالایی به پایان برسانید.

امیدوارم نکاتی که در این مقاله گفته شد باعث شود مشکلات شما در زمینه ی مذاکره از بین برود و بتوانید بعد از احساس خطر کردن به راحتی مذاکره را به پایان برسانید و از مدار آن ها خارج شوید.

اکنون بعد از خواندن این مقاله بالاخره حالا می دانید که مشکل از کجاست چون حتما مثال هایی برایتان تداعی شده که در آن ها نتوانسته اید به خوبی مذاکره را به پایان برسانید و مدذاکره را یک طرفه پایان دهید.
پس شما اکنون در شرایطی قرار گرفته اید که می توانید برنامه های لازم را برای رفع این مشکلات بچینید و در پی حل کردن مشکلات خود بربیایید. پس همین حالا یک قدم از بسیاری از مذاکره کننده های دیگر جلوتر هستید که نمی دانند باید شروع کننده باشند یا باید منتظر بمانند و طرف مقابل مذاکره را در دست بگیرد. چون آنها نمی دانند که مشکلشان کجاست و نمی دانند که نکات مثبت و منفی نقطه شروع مذاکره بودن چه چیز هایی هستند پس دلیلی نیز نمی بینند که به دنبال حل کردن مشکل بروند و به همین دلیل در همان شرایط سابق باقی می مانند و تا ابد هیچ گاه موفقیت را از خود منع می کنند.
یادتان باشد اگر سوالی یا پیشنهادی دارید در بخش نظرات برای ما بارگذاری کنید.مطمئن باشید کارشناسان ما در سریع ترین زمان ممکن به همه ی سوالات شما پاسخ خواهند داد. با تشکر از شما دوستان عزیز/ زنده و شاداب باشید.

همین حالا شروع کن!

دیدگاهتان را بنویسید