سلام ماهانی های عزیز،وقتتان بخیر. امیدوارم که حالتان عالی باشد.
همان طوری که شاید اکثرا می دانید، تفاوت بسیاری بین دو رکن اصلی یک کسب و کار یعنی بازاریابی و فروش وجود دارد.در واقع بازاریابی و فروش عملا می تواند سبب موفقیت یا شکست یک کسب و کار شود. اما مسئله ای که گاهی در محل کار و حتی در محیط آکادمیک نیز با آن مواجه هستیم این است که وظایف بخش بازاریابی و فروش باهم اشتباه گرفته می شوند و این توقع ایجاد می شود که کارشناسان بازاریابی و فروش به جای پشتیبانی از هم، وظایف یکدیگر را پوشش دهند. که در اصل اشتباه ترین عمل ممکن را انجام می دهند.
حال در این مقاله می خواهیم به صورت کاملا مفصل و عمیق؛تفاوت بازاریابی و فروش را برایتان توضیح دهیم . بنابراین تا انتها این مقاله همراه من باشید تا جز به جز مباحث مربوط به بازاریابی و فروش و همین طور تفاوت بازاریابی و فروش را با همدیگر بررسی کنیم.
تفاوت بازاریابی و فروش چیست؟
یک بار برای همیشه می خواهیم به این موضوع بپردازیم که تفاوت بازاریابی و فروش در چیست ؟
ممکن است شنیده باشید که بعضی از افراد میگویند باید بر روی فروش تمرکز کنید و برای رسیدن به مشتری بالقوه تیم فروش خود را بزرگتر کنید. افراد دیگر به شما خواهند گفت که برای رسیدن به مشتری بالقوه روی استراتژی بازاریابی خود متمرکز شوید.حال می خواهم یک سوال از شما داشته باشم ،آیا فروش و بازاریابی اساساً یک چیز نیستند؟ ما باید در ابتدا به این سوال پاسخ دهیم و گرنه نمی توانیم بر روی این موضوعات به جمع بندی درست برسیم.
حال به این نکته توجه کنید که تفاوت بازاریابی و فروش این است که تمرکز فروش بر روی مشتریهای بالقوه است مستقیماً کار میکند تا آنها را ترغیب و وادار به خرید کند، در حالی که بازاریابی بر ایجاد علاقه به محصولات شما متمرکز است. اساساً بازاریابی اولین قدم برای جذب علاقمندی سرنخهاست، در حالی که فروش از این علاقه استفاده میکند و آن را پرورش میدهد.
در واقع اگر بخواهیم در یک جمله به صورت خلاصه تفاوت بازاریابی و فروش را برایتان بگویم ؛ می توان خیلی ساده مطرح کرد که شما می بایست بازاریابی را انجام دهید تا به فروش برسید ؛ دقیقا بازاریابی یک مرحله قبل از فروش است.
تفاوت فرآیندی بازاریابی و فروش:
تفاوت بازاریابی و فروش در فرآیندها هم اختلاف بسیار زیادی دارند ،فرایندهای فروش و بازاریابی کمی متفاوت است. به بازاریابی به عنوان پیش درآمد تیم فروش فکر کنید. با فرآیند بازاریابی، اطلاعات اولیه مانند اینکه چه کسی هستید، چه چیزی ارائه میدهید و هزینه آن را تعیین میکنید. شما برند خود را تأسیس میکنید و آنچه را که به مخاطب خود ارائه میدهید به نمایش میگذارید و توضیح میدهید که چگونه میتوانید مشکلات یا نقطه ضعف آنها را برطرف کنید.
در فرآیند فروش، تمرکز شما روی دریافت اطلاعاتی که از مخاطبانتان از قبل دارید و ارائهی اطلاعات اضافی به آنها و همچنین پاسخگویی به سؤالات آن ها است. شما بر ایجاد مزایای فروش قوی، راه حلهای شخصی و ایجاد زمینه برای تبدیل سرنخها، تمرکز دارید.
تفاوت اهداف بازاریابی و فروش :
مطلب دیگری که می توان به آن اشاره کرد ،در تفاوت بازاریابی و فروش ، توجه به اهداف است.
وقتی به فروش در مقابل بازاریابی نگاه می کنید، متوجه خواهید شد که اهداف این دو رکن کمی متفاوت است. با فروش، تمرکز شما بر کسب درآمد است. تیم فروش شما روی پرورش مشتریهای بالقوه کار میکند تا به مشتری بالفعل تبدیل شوند. اهداف بازاریابی کمی متفاوت است. در حالی که بازاریابی میتواند بر فروش متمرکز باشد، هدف اصلی آن حول محور تبلیغ شرکت، محصول، خدمات یا برند شما و انتقال ارزش آن میچرخد. برقراری ارتباط با این ارزش به شما کمک میکند تا فروش داشته باشید، اما ابتدا باید از طریق بازاریابی اعتماد سازی کنید.
تفاوت استراتژی های بازاریابی و فروش:
تفاوت بازاریابی و فروش در استراتژی بدین صورت است که وقتی به تفاوت دو رکن اصلی کسب و کار یعنی بازاریابی و فروش تمرکز می کنیم،متوجه تفاوت های استراتژیک در این حوزه می شویم. اگر بخواهیم دقیق تر خدمتتان عرض کنم ، می توانیم به این موضوع بپردازیم که استراتژی فروش در واقع به ارتباط مستقیم با مشتری وابسته است و دقیقا تمامی مبانی این استراتژی بر همین امر استوار است.
شما می بایست بتوانید با استفاده از استراتژیهایی مانند تماس تلفنی، رویدادهای تبلیغاتی و نتورکینگ سعی میکنید با درگیر کردن مشتریهای بلاقوه، آنها را تبدیل کنید.این راهکارها به عنوان استراتژیهای برونگرا شناخته میشوند زیرا شما مشتریهای بالقوه را فرا میخوانید.
از طرف دیگر، تمرکز استراتژیهای بازاریابی بر روی فراخواندن مشتریهای بالقوه جهت برقراری ارتباط با شما است. شما از استراتژیهایی مانند تبلیغات پولی، رسانههای اجتماعی و سئو استفاده میکنید تا مشتریهای بالقوه برای محصولات یا خدمات شما به شما مراجعه کنند.
این استراتژی به عنوان بازاریابی درونگرا از آن یاد می شود، زیرا در این مدل شما به دنبال سرنخ ها هستید و در اصل این سرنخ ها هستند که به شما مراجعه می کنند.
تفاوت های مشتری بالقوه بین بازاریابی و فروش:
اصلی ترین تفاوت بازاریابی و فروش در مشتری های بالقوه است.شما در فروش مشتری های بالقوه خود را می دانید و متوجه هستید که بر روی چه مواردی تمرکز کردید و یا می دانید که می بایست بر روی چه مواردی تمرکز کنید.
اگر بخواهیم خیلی منصفانه صحبت کنیم ، ببینید هیچ گاه نباید فروش و بازاریابی را در مقابل یکدیگر قرار دهید. متاسفانه گاهی اوقات در تفاوت بازاریابی و فروش به اشتباه بازاریابی و فروش را دو رکن در مقابل هم قرار می دهند . در صورتی که می بایست بازاریابی و فروش در امتداد هم قرار داشته باشند .
بحث نباید در مورد فروش در مقابل بازاریابی باشد. در عوض تمرکز باید بر چگونگی استفاده از فروش و بازاریابی برای کمک به رونق کسب و کار شما باشد. مرزهای بین فروش و بازاریابی مبهم شده است. بازاریابی به شروع روند کسب درآمد کمک میکند، در حالی که تیمهای فروش این را به مشتریهای بالقوه تبدیل میکنند. داشتن یکی بدون دیگری چالش برانگیز است. شما برای به حداکثر رساندن فروش برای تجارت خود به یک استراتژی ترکیبی نیاز دارید.
بنابراین هیچ گاه در کسب و کارتان این دو رکن اساسی را در مقابل یکدیگر قرار ندهید و تمام تمرکز خود را به صورتی تدوین کنید که بتوانید از یک استراتژی ترکیبی در حوزه کاری خودتان استفاده کنید.
پیشنهاد ما به شما : آموزش بازاریابی
چگونه یک استراتژی بازاریابی و فروش موثر ایجاد کنیم؟
زمانی که به تفاوت بازاریابی و فروش می پردازیم باید بتوانیم که استراتژی های متفاوتی نیز ارائه دهیم .شما میدانید که چه کسی به محصولات یا خدمات شما علاقه مند است، از نام تا شماره تلفن آنها، بنابراین میتوانید به سرعت با آنها تماس بگیرید و اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار دهید تا در کسب و کار خود بیشتر بفروشید. از طرف دیگر، بازاریابی تمرکز بر دستیابی به مشتریهای بالقوه جدید است.
شما حدس میزنید که چه کسی در مخاطبان هدف شما قرار دارد، اما افراد خاصی را نمیشناسید. بازاریابی روی دستیابی به علاقه مندترین آنها تمرکز میکند تا آنها را به مشتریهای بالقوه برای تیم فروش خود تبدیل کنید. اکنون که پاسخ این سوال “تفاوت بازاریابی و فروش چیست؟” را دارید و میدانید که این استراتژیها چه تفاوتی دارند، وقت آن است که روی استفاده از فروش و بازاریابی برای به حداکثر رساندن درآمد کسب و کار خود تمرکز کنید. در اینجا چهار نکته برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی و فروش مؤثر آورده شده است:
-
اطمینان داشتن از شناخت بازار:
ابتدا برای دانستن و تدوین یک استراتژی بازاریابی و فروش مناسب ، می بایست به این موضوع بپردازید که چه افرادی در بازار هدف شما وجود دارند و در واقع مخاطبان هدف شما چه کسانی می باشد؟
حال تیم فروش شما می بایست به طور کاملا دقیق مخاطبان هدف را ارزیابی کنند به صورتی که شناخت دقیقی از آنها به دست بیاورند. زیرا بر اساس همین شناخت ، می بایست بر روی رفتار مخاطب تمرکز کنند تا بتوانند نیازهای آنها را بشناسند و محصول درستی را به آنها ارائه دهند.
-
موقعیت خود را در بازار تثبیت کنید:
برای کمک به داشتن یک استراتژی فوق العاده در زمینه بازاریابی و فروش می بایست در ابتدای کار جایگاه و موقعیت خود را در بازار تثبیت کنید.
شما چه چیزی ارائه میدهید و چرا کسب و کار شما بهترین انتخاب است؟ خوب است که این اطلاعات را ایجاد کنید تا تیم بازاریابی و فروش شما پیامی ثابت در مورد محصولات یا خدمات شما انتقال دهند. این امر به شما کمک میکند هویت برند خود را مشخص کنید و آنچه را که شما را در رقابت منحصر به فرد میکند، شناسایی کنید.
اپل و مایکروسافت نمونههای عالی این مفهوم هستند. هنگامی که تبلیغات آنها را مقایسه میکنید، میتوانید ببینید که چگونه خود را در بازار قرار میدهند و روی چه چیزی تمرکز میکنند تا توجه مردم را برای خرید محصولاتشان جلب کنند.
در تفاوت بازاریابی و فروش می بایست حتما در ابتدا ببینید که موقعیت خودتان در بازار به چه شکل است ؟وقتی موقعیت خود را در بازار میدانید، میتوانید از آن به عنوان اهرم فشاری برای درگیر کردن مشتریان بالقوه استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر شما یکی از بهترین شرکتهای بیمه در منطقه خود هستید، میتوانید این اطلاعات را به مشتریان بالقوه خود عرضه کنید. سپس تیم فروش دلایل موفقیت شرکت شما را پیگیری میکند. وقتی جایگاه خود را در بازارمیدانید، میتوانید استراتژی بازاریابی مؤثرتری ایجاد کنید و به تیم فروشتان کمک میکنید بازارگرمی متقاعد کنندهتری انجام دهند.
-
قیمت گذاری را صحیح انجام دهید
یک نکته بسیار مهمی که باید در نحوه قیمت گذاری به آن توجه کنید ، این مطلب می باشد که اگر در کمپین تبلیغاتی قرار دارید و به محصولات خود تخفیف گذاشته اید ؛ حتما به تیم بازاریابی و تیم فروش خودتان هم باید همزمان اطلاع دهید.
به روز نگه داشتن تیمها در مورد هرگونه تغییر و قیمت ضروری است. اگر تیم فروش شما قیمتها یا اعداد اشتباهی را ارائه دهد، میتواند اعتماد مشتریان بالقوه را به کسب و کار شما کاهش دهد. همیشه اطمینان حاصل کنید که هر دو تیم دقیقترین اطلاعات قیمت گذاری را دارند تا همه چیز به درستی کار کند. اگر این موضوع را بخواهیم از دیدگاه تفاوت بازاریابی و فروش بررسی کنیم ، دقیقا این مطلب قیمت گذاری اگر اصولی نباشد به بازاریابی شما آسیب می زند.
-
هر دو رکن بازاریابی و فروش را جریان بگذارید:
درست است که در این مقاله به تفاوت بازاریابی و فروش می پردازیم ، اما در نظر داشته باشید که به روز نگه داشتن تیم فروش خود در زمینه قیمت گذاری و فروش فقط آغاز کار است. یک استراتژی فروش و بازاریابی قوی باعث میشود تا هر دو طرف مطلع باشند. وقتی تیم بازاریابی شما کمپینهایی را اجرا میکند، تیم فروش شما باید بداند چه نوع کمپینی را اجرا میکنید. برخی از مشتریان ممکن است با آنها تماس گرفته و از کمپینها صحبت کنند. اگر تیم فروش شما از این کمپینها اطلاع داشته باشد، میتواند بلافاصله با اطلاعاتی که مشتری به آن اشاره کرده، ارتباط برقرار کند.
همچنین به تیم فروش شما کمک میکند تا با پیام رسانی خود سازگار باشد. بنابراین اگر با تبلیغات PPC، فروشی را تبلیغ میکنید، تیم فروش شما باید از آن آگاه باشند تا بتواند اطلاعات را دوباره تأیید کند. تیم فروش شما همچنین باید تیم بازاریابی شما را مطلع کند. از آنجا که آنها با مشتریان بالقوه یک به یک درگیر میشوند، میدانند چه چیزی برای سرنخها جواب میدهد و چه چیزی برای سرنخها مفید نیست. آنها باید این اطلاعات را به تیم بازاریابی شما منتقل کنند تا کمپینهایی ایجاد کنند که مخاطبان شما را بهتر مجذوب خود کند.
بدون بازاریابی چه اتفاقی برای فروش می افتد؟
به این دلیل که بازار همیشه در حال تغییر و تحول است،بنابراین تفاوت بازاریابی و فروش نیز می تواند تغییر کند، این موضوع فروش را تحت تاثیر قرار میدهد. به همین دلیل، بازاریابی با بازار همسان باشد و خود را برای این تغییرها آماده کند.
به این ترتیب این به فروشندگان کمک میکند تا در زمان مناسب مهارتهای خود را برای جذب مشتری به کار ببرند. در واقع بازاریابی فقط برای امروز نیست زیرا اگر این طور بود ما هیچگاه نمیتوانستیم متوجه شویم که بازار ما به چه سمت سویی حرکت میکند و چه بلایی بر سر فروش ما میآورد. به همین دلیل بازاریابی همیشه برای این تغییر و تحولات آماده است. بنابراین سعی کنید که تفاوت بازاریابی و فروش را درک کنید و تحلیل مناسبی از شرایط موجود برای خود و کسب و کارتان ارائه کنید ، زیرا تنها راه نجات برای شما و کسب کارتان درک همین تفاوت هاست.
هر چند که تفاوت بازاریابی و فروش به خوبی برایتان مطرح شد، اما در این قسمت یک گام به عقب برگردیم و ببینید که چگونه می توان از بازاریابی به فروش برسید. احتمالا اسم بازاریابی ویروسی به گوش هایتان آشنا باشد. بازاریابی ویروسی یعنی:
مصرفکنندگان، اطلاعاتی را دربارهی محصولی که خریداری کردهاند با افراد و دوستان و آشنایان خود (از راههایی نظیر مکالمه، شبکههای اجتماعی، صفحات وب و …) در میان میگذارند، تا به صورت شبکهای بین افراد مختلف پخش شود.
در واقع تبلیغات محصول شما را ، خود مشتری به صورت دهان به دهان به یکدیگر انجام می دهند. در واقع شما بدون یک ریال هزینه می توانید برای محصولاتتان مشتری بالقوه ایجاد کنید.
در واقع بازاریابی ویروسی زمانی اتفاق میافتد که استراتژی یک کسب و کار این باشد که مخاطبان خود را تشویق به انتقال پیام بازاریابی خود کند. این روش، شباهت بسیاری با منتشر شدن ویروس در محیط اطراف دارد و دقیقاً به همین دلیل است که نام ویروسی یا وایرال بر روی آن گذاشته شده است.
در واقع در بازاریابی ویروسی باید سراغ انگیزه ها و رفتارهای مشترک انسانی برویم تا بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند. و بدین وسیله بیشتر اشتراک گذاشته می شود و ما می توانیم ورودی بیشتری برای محصولاتمان داشته باشیم.
بازاریابی ویروسی، اصول و تکنیکهای خاص خود را دارد. تکنیکهایی که در ارتباط مستقیم با روانشناسی هستند و به نحوی روان و ذهن مخاطبان و مشتریان را درگیر میکند. یادگیری این راهکارها و تکنیکها می توانند ایدههای جالبی به شما بدهد تا متناسب با محصولی که دارید، یک ویروس برای آن بسازید و بین مردم پخش کنید. اگر بدون یادگیری و آموزش، قواعد بازاریابی و تکنیک های جذب یا بدون در نظر گرفتن یک فرد متخصص و با تجربه این کارها را انجام دهید، به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهید شد.
بازاریابی را دست کم نگیرید. بازاریابی یک رشته عادی و معمولی نیست. همان طور که می دانید در دانشگاه ها بازاریابی یک رشته جدا و تخصصی به حساب می آید. بازاریابی ترکیبی از روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی و ادبیات است. این مورد هم قابل ذکر است که بازاریابی هر روز آنالیز و تحلیل و بررسی می شود و در حال به روزرسانی است.
تفاوت فروش مستقیم با بازاریابی مستقیم:
یکی از ایرادات و یا اشتباهاتی که ممکن است در مبحث تفاوت بازاریابی و فروش در کسب و کارتان انجام دهید ، این است تفاوتی بین فروش مستقیم و بازاریابی مستقیم قائل نشوید و بدتر از آن ، این است که حتی تفاوت این دو مبحث را هم ندانید.
به همین دلیل در ادامه ی این مقاله می خواهیم این مبحث را کاملا مفصل برایتان توضیح دهیم که بتوانید به درک صحیحی از تفاوت های این دو مطلب برسید.
در نظر داشته باشید که این دو رویکرد کاملا مستقل از یکدیگر هستند،در واقع در تفاوت بازاریابی و فروش در مبحث فروش مستقیم ، فروشندگان می بایست به صورت مستقیم با مشتریان و یا با مصرف کنندگان ارتباط برقرار کنند. اما در بازاریابی مستقیم ، یک شرکت و یا یک کسب و کار می بایست به صورت مستقیم بازاریابی را در سمت مصرف کنندگان و یا مشتریان انجام دهند.
انواع فروش مستقیم:
توجه داشته باشید که فروش مستقیم، روش ها و مسیرهای متفاوتی دارد که شما به عنوان صاحب یک کسب و کار می بایست به تمامی اینها تسلط نسبی داشته باشید ، تا بتوانید در موارد ضروری نسبت به شرایط و محیط کسب و کارتان ، بهترین شیوه را انتخاب کنید و سپس با تمام توان و تمرکز به کارهای اجرایی آن بپردازید.
در ادامه این مقاله سعی می کنیم که روش های متفاوت فروش مستقیم را برایتان مطرح کنیم:
1-فروش مستقیم تک سطحی:
این روش همان طور که از نام آن معلوم است به صورت سطح به سطح و یا اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم به صورت تک به تک اجرا می شود. اجازه بدهید برای اینکه این مبحث را به خوبی درک کنید، مثالی برایتان بزنم:تصور کنید که فروشنده ای به درب منزل تک تک انسانها برود و محصولات خود را برای فروش معرفی کند.
فروش مستقیم و یا تک سطحی علاوه بر اینکه به صورت حضوری و به کمک کاتالوگ ها انجام می شود، اما می تواند به لطف فضای مجازی و آنلاین نیز انجام شود و فروش های خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد.
درآمد حاصل از این روش هم عمدتا از کمیسیون های فروش به دست می آید.
پیشنهاد ما به شما : بازاریابی عصبی
2-فروش مستقیم در قالب میزبانی:
نوع دیگری از فروش مستقیم وجود دارد که به روش میزبانی معروف است ، این روش به صورت گروهی انجام می شود و معمولا در منزل و یا مکانی که فروشنده در نظر گرفته است ، دور هم جمع می شوند و محصولات را مشاهده می کنند و در صورت تمایل خرید انجام می شود.
این روش را می توان به مدلی دیگر نیز اجرایی کرد به صورتی که در برخی موارد ممکن است یک شرکت محصولات و خدمات خود را به اشخاص یک کسبوکار ارائه کند تا آنها محصولاتش را بفروش برسانند. به عنوان مثال یک نماینده فروش نرمافزار املاک و مستغلات را تصور کنید که محصول خود را به گروهی از افراد شاغل در این زمینه به فروش میرسانند. درآمد این شیوه فروش مستقیم نیز ناشی از کمیسیون حاصل از فروش یا معرفی نمایندگان دیگر است.
3-بازاریابی چند سطحی:
بازاریابی چند سطحی در شیوه های مختلفی اجرایی می باشد که از مهم ترین آنها می توان به فروش تکی و فروش جمعی اشاره کرد. بازاریابی چند سطحی در فروش مستقیم از طریق فروشگاه ها و یا سایت های اینترنتی نیز انجام می شود.
شما به عنوان صاحب یک کسب و کار می بایست به این نکته توجه ویژه داشته باشید که اگرچه در برخی مواقع فروش مستقیم را همان بازاریابی چندسطحی و یا بازاریابی شبکهای در نظر می گیرند اما توجه داشته باشید که این اصطلاحات با یکدیگر متفاوت است. در واقع می توان اینگونه گفت که بازاریابی چندسطحی و بازاریابی شبکهای هر دو شکلی از فروش مستقیم می باشند، و نباید تصور کنید که همه سیستمهای فروش مستقیم همان بازاریابی شبکهای باشند.
مزایای فروش مستقیم:
زمانی که داریم تفاوت بازاریابی و فروش را بررسی می کنیم ، می بایست مزایا و معایب هر یک از این مدل ها را هم بررسی کنیم. حال سعی می کنیم که مزایای فروش مستقیم را برایتان مطرح کنیم:
1- تماس شخصی:
در زمانی که تفاوت بازاریابی و فروش را در مبحث تماس شخصی بررسی می کنیم به این نتیجه می رسیم که یکی از مزیت هایی که فروش مستقیم دارد این می باشد که می توانید با افراد برقراری تماس داشته باشید.به این صورت که فروشنده به صورت فردی با هر یک از مشتریان تماس مستقیم برقرار کند و به نیازها و خواسته های آنها گوش بدهد و بتواند نسبت به آن نیازها و خواسته هایی که دارند بهترین محصول و یا خدماتی که در اختیار دارد را معرفی کند. به مراتب این روش می تواند فروش شما را تا چندین برابر افزایش دهدف بنابراین در کسب و کارتان اگر زمان و نیروهای لازم برای انجام این کار را در اختیار دارید ، حتما این روش را پیاده سازی کنید.
2- واکنش مشتری را مشخص میکند:
در فروش مستقیم، شما می توانید به صورت کاملا مستقیم با مشتری خودتان تعامل داشته باشید و واکنش آنها را نسبت به ارائه محصول و یا خدماتی که عرضه کرده اید ، مشاهده کنید. حال می توانید نسبت به بازخوردی که از مشتریان خود دریافت کرده اید، اگر نیاز به تغییر در ساختار محصول و یا خدمات خودتان داشته باشید ، آنها را اعمال کنید و سپس بازخورد کسب و کارتان را ارزیابی کنید.
3-نتایج قابل پیش بینی:
حال که تفاوت بازاریابی وفروش را برایتان مطرح کردیم ، بهتر است به این نکته توجه ویژه داشته باشید که برقراری یک رابطه مستقیم با مشتریان که برای هر فرد جدا از افراد دیگر صورت می پذیرد و در آخر باعث میشود که در فروش مستقیم پیشبینی رفتار مشتریان و نتیجه فروش امکانپذیر باشد. شما به عنوان مدیر یک کسب و کار می بایست به این مطلب توجه کنید که اگر محصولات و خدمات خود را به شیوه فروش مستقیم عرضه میکنید، تمام تلاش و توان خودتان را به کار بگیرید که به مرور زمان به مشتریان خود نزدیکتر شوید. در این صورت می توانید به راحتی نتیجه مذاکره خودتان را با مشتری ها را پیش بینی کنید.
سخن پایانی
از اینکه تا پایان این مقاله همراه من بودید از شما متشکرم.در این مقاله سعی کردیم که تفاوت بازاریابی و فروش را به صورت کاملا مفصل برایتان توضیح دهیم.
اگر در خصوص مقاله تفاوت بازاریابی و فروش نظر و یا صحبت خاصی دارید می توانید در بخش نظرات رایمان بنویسید و مطمئن باشید که کارشناسان مجموعه ماهان تیموری با اشتیاق پاسخگو شما خواهند بود.