هر چه افراد بیشتری یک برند را بشناسند، تعداد نفراتی که به آن مراجعه میکنند بیشتر می شود و به دنبال آن فروش یک برند افزایش پیدا خواهد کرد. تبلیغات مانند نیرو محرکه کسب و کارها عمل میکند و آنها را جلو میاندازد. البته لازم به ذکر است که تبلیغات اشتباه می تواند به کسب و کارها ضرر بزرگی تحمیل کند. به همین دلایل یکی از سوالات اکثر صاحبین کسب و کار، چگونه برند خود را تبلیغ کنیم، است. در این مقاله قصد داریم اصولی را بررسی کنیم که با انجام آنها خواهید توانست، تبلغاتهایی با حداکثر بازدهی انجام دهید.
هدفتان را از تبلیغ مشخص کنید
اولین کار پیش از طراحی و انتشار تبلیغات این است که تلاش کنید که هدفتان را از این کار مشخص کنید. شما اگر در ابتدای کار هدفتان را از تبلیغات مشخص نکنید در انتهای کمپین تبلیغات نخواهید توانست که به درستی آن را بررسی کنید. در ادامه اهداف انجام تبلیغات را به شما بیان می کنیم و شما می توانید با توجه به نیازی که دارید، هدفتان از تبلیغات را مشخص کنید.
آگاهی از برند نخستین هدف تبلیغات
آگاهی از برند یا برند اورنس شایع ترین هدف تبلیغات است. آگاهی از برند از چهار قسمت تشکیل شده است. معرفی برند، تشخیص دادن برند، یادآوری برند و در آخر کسب جایگاه نخست در ذهن مخاطب.
دلیل شایع بودن این هدف این است که کسب و کارهایی که تازه راه اندازی شده اند برای شناساندن خودشان به مخاطبین از این شیوه تبلیغات استفاده می کنند و علاوه بر آنها کسب وکارهایی هم که بزرگ شدهاند، با یکی از اهداف تشخیص، یاداوری و کسب جایگاه نخست در ذهن مخاطب از این شیوه استفاده می کنند.
تشخیص برند به این معناست که مخاطبان با دیدن لوگو، رنگ، شنیدن یک صدا و … به یاد برند شما می افتند و شما را به یاد بیاورند. برای مثال اکثراً با دیدن رنگ زرد و قرمز قوطی ماست، به یاد ماست سون میافتند.
زمانی که صحبت از ماکارونی می شود، به احتمال زیاد شما یاد برندهایی مانند تک ماکارون، زر ماکارون و مانا می افتند. منظور از یادآوری برند این است که وقتی صحبت از یک صنعت میشود، نام برند ما جز برندهایی باشد که در همان ابتدا به ذهن مخاطب میافتد. برای مثال زمانی که صحبت از گوشی موبایل می شود، از میان این همه برند در سراسر جهان، سامسونگ، اپل و شیائومی در ذهنها نقش می بندد.
کسب جایگاه نخست در ذهن مخاطب، آخرین مرحله از آگاهی برند به حساب میاید. کسب جایگاه نخست به این معناست که تا صحبت از یک برند می شود، اول از همه نام برند شما به ذهن مخاطبان بیاید و اختلافتان با سایر برندها به حدی باشد که نام آنها اصلا به ذهن مخاطب خطور نکند. برای مثال تا صحبت از پودر کیک میشود، پودر کیک رشد در ذهن اکثر مخاطبان نقش میبندد.
احساسات مخاطب را برانگیزید
یکی دیگر از اهداف تبلیغات این است که شما سعی کنید، احساسات مخاطب را برانگیزید. اکثر تبلیغاتی که با هدف برانگیختن مخاطب ساخته شدهاند، توانسته اند که موفقیتهای چشمگیری به دست بیاورند. برخی از برندها سعی میکنند که از طریق برانگیختن احساس مخاطب با یک تیر چند نشان بزنند. برای مثال آنها مسئولیت اجتماعی برند خود را به نوعی در سناریوی یک تبلیغ می گنجانند. برخی از برندها هم بی توجه به مسئولیت اجتماعی خود، دست روی یک مفهوم احساسی می گذارند و با توجه به آن تبلیغی می سازند و در دل این تبلیغ لوگوی خود را قرار می دهند و یا در آخر تبلیغ با نوشتن جمله یا هر روش دیگر برندشان را به این موضوع ارتباط میدهند. این تبلیغ ها اگر به درستی اجرا شوند می توانند تصویری مثبتی در ذهن مخاطبان ایجاد کنند.
احتمالاً اکثر شما تبلیغ (اون چیه، گنجشکه) که بر مبنای احترام به پدر مادر بود را دیدهاید. جالب است بدانید که این تبلیغ توسط شرکت محک یا بهزیستی تهییه نشده بود. مجری و طراح این تبلیغ شرکت تبلیغاتی بادکوبه بود. که با اشاره به این مفهوم انسانی نام خود را در دل مخاطبان حک کرد.
درگیر کردن منطق و تفکر مخاطب
یکی دیگر از راهها در برابر چگونه برند خود را تبلیغ کنم، درگیر کردن ذهن مخاطب باشد. همانطور که شما می توانید احساسات مخاطب را درگیر کنید، می توانید منطق و تفکر او را درگیر کنید و سعی کنید که از طریق منطق، مزایای استفاده از برندتان را به او القا کنید. اگر هدف شما درگیر کردن منطق و تفکر مخاطب بوده باشد، زمانی که مخاطب در قفسه فروشگاه یا در سایت های مختلف میان محصول شما و دیگران نیاز به انتخاب پیدا می کند، همان دلایل منطقی که در ذهن مخاطب نقش بسته است او را مجاب می کند که محصول شما را انتخاب کند.
تعیین و مشخص کردن تداعیها
زمانی که صحبت از چگونه برند خود را تبلیغ کنیم میشود، یکی از مهمترین بحثها تعیین و مشخص کردن تداعیها است. منظور از مشخص کردن تداعیها این است که شما دوست دارید که با شنیدن نام برندتان، مخاطبین به یاد چه چیزی بیافتند. برای مثال با شنیدن نام دیجی کالا، به یاد فروشگاه آنلاین و کالاهای دیجیتال می افتیم، با شنیدن نام ماهان تیموری به یاد هوش مالی می افتیم و با شنیدن نام برند بهنوش یاد دلستر میافتیم.
برای داشتن کمپین تبلیغاتی موفق باید تلاش کنیم که یک محصول یا خدمات خود را در ذهن مخاطب ثبت کنیم.
مخاطب خود را مشخص کنید
زمانی که صحبت از مشخص کردن مخاطب هدف یا پرسونا می شود، منظور مشخص کردن یک تصویر فرضی و شفاف از مشتری ما است. به عبارتی ما باید ایدهآل ترین مشتری خود ( امکان دارد یک فرد یا یک کسب و کار باشد) را با تمام جزئیات مشخص کنیم. ما باید ویژگیها، دستاوردها، علایق، سبک زندگی مخاطب هدف خود را طوری مشخص کنیم که با جامعه کثیری از مخاطبان هدف ما مطابقت داشته باشد. اگر مخاطب هدف خود را به درستی مشخص کنیم، بازدهی تبلیغات و تولید محتوای ما بسیار افزایش پیدا می کند و می توانیم با هزینه کمتر، برند خود را به افراد بیشتری معرفی کنیم.
همانطور که گفتیم باید تلاش کنید پرسونا یا تصویری که از مخاطب هدف خود رسم میکنید با بخش اعظمی از مشتریانتان همخوانی داشته باشد. به همین دلیل است که برای کسب و کارهایی که در ابتدای کار هستند، تعیین پرسونای هدف کار سختی است. زیرا آنها تصویر شفافی از مشتریان هدف خود ندارند و تنها مجبورند که به تصویر فرضی از مشتری ایدهآل خود اکتفا کنند.
داستان گویی
انسانها از گذشتگان دور به داستان علاقه داشتند. امروزه در این دنیایی که همه درگیر مشغله خود هستند، اگر بتوانید با نوشتن یک سناریو جذاب و استفاده از داستان مرتبط به کالا یا خدماتی که ارائه میکنید، می توانید مخاطب را میخکوب تبلیغ خود کنید. در ادامه تبلیغات پنیر استرانگ را با هم بررسی می کنیم که چطور با نوشتن یک سناریو داستانی و مرتبط با محصول، مخاطب را تا انتها با خود میکشاند.
گره زدن به نیاز مشتری
همه انسانها نیازهای اساسی در زندگی خود دارند که با برآورده کردنشان می توانند آرامش را در زندگی خود تجربه کنند. شما با گره زدن کالا یا خدماتتان به نیازهای مخاطب هدف، می توانید تاثیر تبلیغات را تا چند برابر کنید. همانطور که در پاسخ به سوال چگونه برند خود را تبلیغ کنیم، اشاره کردیم مشخص کردن پرسونا یا همان مخاطب هدف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شما در مرحله پرسونا، نیازهای مخاطب خود را مشخص کرده اید و در نهایت خواهید توانست بسیار بهتر عمل کنید.
مشخص کردن منتشر کننده تبلیغات با توجه به مخاطب
پس از آنکه مخاطب هدف خود را مشخص کردیم در پاسخ به چگونه برند خود را تبلیغ کنیم، باید تلاش کنیم که یک آژانس مناسب برای تبلیغات خود انتخاب کنیم. برای مثال اگر اکثر مخاطبین هدف ما در اینستاگرام قرار دارند باید آژانس تبلیغاتی را انتخاب کنیم که خدمات دیجیتال مارکتینگ را به خوبی انجام می دهند.
در صورتی که مخاطبان هدف ما بسیار عمومی و جمعیت کثیری را شامل میشود مانند شرکت های مواد غذایی باید کمپین تبلیغات 360 درجه را برگزار کنیم. منظور از کمپین 360 درجه این است که در انواع رسانهها از جمله تبلیغات در فضای مجازی، تبلیغات محیطی مانند بیلبوردها و … تبلیغات خود را منتشر کنیم.
لازم به ذکر است زمانی که بودجه زیادی برای تبلیغات داریم، تنها در آن زمان است که استفاده از آژانسهای تبلیغاتی برای منتشر کردن تبلیغات کمک کننده خواهد بود. متاسفانه برخی از آژانس های تبلیغاتی در سراسر جهان از جمله کشور خودمان، بی توجه به مخاطب هدف و رسانهای که مخاطب از آن استفاده می کند، تبلیغات را انجام می دهند. زیرا این آژانسها رسانه مورد استفاده مخاطب هدف برندی که به آنها مراجعه کرده است را در اختیار ندارند.
برای مثال اجتماع مخاطبان هدف برندی که خدمات مکانیکی خودروهای بنز و پورشه انجام می دهد در جنوب شهر یا مرکز شهر نیست. برای تبلیغات چنین برندی باید از بیلبوردهای اتوبانهای شمال شهر استفاده کنیم. ممکن است بیلبوردهای شمال شهر آژانسی که قرار است با آن کار کنید، همگی پر باشند و این آژانس بیلبورد هایی که روی دستش مانده است را به شما ارائه کند. از آنجا که مخاطبان شما این بنرها را نمی بینند، در نتیجه نمیتوانید انتظار نتیجه گرفتن از این برندها را داشته باشید.
کلام آخر
چگونه برند خود را تبلیغ کنیم یکی از رایجترین سوالات اکثر صاحبان کسب و کار است. هدف هر کدام از برندهایی که قصد تبلیغات دارند با هم متفاوت است. زمانی که قصد تبلیغ برند خود را دارید، باید در ابتدا هدفتان از تبلیغ را مشخص کنید. در مرحله بعدی باید پرسونا خود را مشخص کنید و در صورت گسترده بودن تبلیغات یک آژانس تبلیغاتی مورد اعتماد پیدا کنید و سعی کنید که با داستان سرایی و به زبان ساده پیام تبلیغاتی خود را به مخاطبین انتقال دهید.