تصمیم گیری

عوامل موثر در قدرت تصمیم گیری

عوامل موثر در قدرت تصمیم گیری

در جنبه های مختلف زندگی و به دلیل زمان کمی که در اختیار داریم، مجبور هستیم که میان گزینه های موجود انتخاب کنیم. انتخاب کردن و تصمیم گرفتن نیازمند آن است که به حدی قدرت داشته باشیم که برخی از راه‌ها را به طور کامل حذف کنیم. برای رسیدن به این قدرت باید در تصمیم گیری های خود به مواردی توجه داشته باشیم و سعی کنیم که برای آنها از یک استراتژی پیروی کنیم. در ادامه این مقاله راهکارهایی را به شما بیان می کنیم که به وسیله آن ها خواهید توانست قدرت تصمیم گیری خود را افزایش دهید. 

 

مهارت تشخیص درست مسئله

 

بسیاری از افراد نمی دانند چه چالشی وجود دارد و باید دقیقا  چه کاری را انجام دهند و ریشه تصمیم گیری آنها چیست، در نهایت نمی توانند به راحتی تصمیم گیری کنند. برای مثال نمی دانند که مردد بودن آنها میان مهاجرت کردن یا نکردن؛ عدم توانایی دل کندن از خانواده است، پیدا کردن شغل در کشور مد نظر است، امید داشتن به شغل فعلیشان است و عواملی از این دست.  به همین خاطر نمی توانند یک تصمیم قاطع راجع به مهاجرت کردن بگیرند. 

 

انتظار ما از تصمیم گرفته شده

انتظار ما از تصمیم گرفته شده

مشخص بودن انتظار ما از تصمیمی که قصد گرفتن آن را داریم، می تواند قدرت تصمیم گیری ما را تا حد چشم‌گیری افزایش دهد. برای مشخص کردن انتظارات، پرسیدن سوالاتی مانند سوالات زیر می تواند تاثیرگذار باشد.

با گرفتن این تصمیم احتمال دارد چه چیزهایی را از دست بدهم؟

گرفتن این تصمیم چه مزیت‌هایی برای من دارد و در صورت محقق شدن آن چه چیزهایی به دست خواهم آورد؟

آیا کفه مواردی که قرار است به دست بیاورم را نسبت به کفه مواردی که قرار است از دست بدهم سنگینی می‌کند؟

گرفتن این تصمیم و به دنبال آن، نتیجه به دست آمده از آن در راستای ارزش های من است یا ضد آنها قرار دارد.

زمانی که به این سوالات پاسخ می دهیم دید شفاف تری نسبت به انتخاب های خود پیدا خواهیم کرد. 

 

بررسی راه های پیش رو

 

زمانی ریشه تصمیم گیری خود را تعیین کردیم و از طرفی بررسی کردیم که در صورت گرفتن یا نگرفتن تصمیم، قرار است که چه اتفاقاتی برای ما رخ دهد، باید راه‌های پیش رو خود را بررسی کنیم. بررسی راه های پیش رو نیز از جمله راهکارهایی است که می تواند قدرت ما را در تصمیم گیری افزایش دهد. 

برای مثال شما تصمیم می گیرید که مهاجرت نکردن و ماندن برای شما بهتر است. ریشه این تصمیم شما وابستگی به خانواده است و انتظارتان از تصمیمتان هم این است که حداقل در صورت ماندن در ایران تلاش کنید که زندگی ایده‌ال و با کیفیت بالا برای خودتان خلق کنید. 

راه های پیش روی شما، استخدام شدن در یک شرکت سطح بالا یا راه اندازی کسب و کار است. 

شما باید هر کدام از این راه‌ها را که منتهی به زندگی خوب می شود را بررسی کنید. 

باید مشخص کنید که کدام یک از این راه‌ها سرعت بیشتری دارند؟

کدام یک بیشتر با شخصیت و مهارت های شما همخوانی دارد؟

مزایا و معایب هر کدام چیست؟

کدام یک از این شیوه ها مطابق ارزش های شماست؟

 

مشخص کردن ارزش ها

 

در مواردی که قدرت تصمیم گیری شما را افزایش می دهد و به آنها اشاره کردیم از کلمه ارزش زیاد استفاده کردیم. دانستن ارزش ها می تواند به شما این امکان را بدهد که در کوتاه ترین زمان، تصمیمات درستی برای خودتان بگیرید و دانستن ارزش ها یکی از مهم ترین عوامل در افزایش قدرت تصمیم گیری است. 

 

تردید در تصمیم گیری بزرگترین دشمن قدرت تصمیم گیری

تردید در تصمیم گیری بزرگترین دشمن قدرت تصمیم گیری

یکی از مهم‌ترین عواملی که تصمیم گیری را برای افراد سخت می کند، تردید و دودل بودن میان راه‌های مختلف است که باعث می شود در اکثر موارد افراد نتوانند به درستی تصمیم گیری کنند. در این صورت اکثر افراد ترجیح می دهند که به جای تصمیم گیری قطعی درباره انجام دادن یا انجام ندادن یک کار مدام آن را به تعویق می اندازند و به دلایلی مثل کمال طلبی، مسئولیت پذیری پایین، ترس از دست دادن موقعیت و… تصمیم می گیرند که چند کار را به صورت همزمان انجام دهند. متاسفانه بسیاری از اشخاصی که این سبک را پیش می گیرند نمی توانند از عهده انجام تمام آن موارد بر بیایند. 

 

وقت ندارم و اولویت من نیست

 

جمله وقت ندارم و این موضوع هنوز در اولویت‌های من قرار نگرفته است، از رایج‌ترین جملات مورد استفاده کسانی است که میان راه های مختلف با تردید مواجه شده‌اند. به عبارتی افراد برای ترس از تصمیم گیری خودشان را با این جمله که وقت ندارم یا هنوز موضوعات بیشتری دارم که برایم اولویت بیشتری دارد، خودشان را قانع می کنند. این جمله از آن دسته است که در دراز مدت می تواند قدرت تصمیم گیری شما را به حد چشم‌گیری کاهش دهد. 

 

تغییر شرایط موجود و راضی شدن به آن

 

در سراسر جهان کسانی وجود دارند که زمانی که میان دو راه مختلف باید یکی را انتخاب کنند، به جای انتخاب کردن ترجیح می‌دهند کمی شرایط را تغییر دهند. برای مثال فردی را تصور کنید که قصد دارد رشته دانشگاهی خود را انتخاب کند. این شخص در رشته فیزیوتراپی قبول شده است ولی استعداد ذاتی و علاقه اصلی او  طراحی است. این فرد به جای اینکه یکی از دو رشته را انتخاب کند و تمرکز خود را در آن خرج کند، به دلیل عدم توانایی انتخاب و ترس از تصمیم گیری، رشته فیزیوتراپی را انتخاب می‌کند و در کلاس‌های طراحی نیز شرکت می کند. 

اگر تصمیم داشته باشد که به رشته طراحی به دید یک تفریح نگاه کند، تصمیمش منطقی است. اما در صورتی که قصد داشته باشد از هر دو روش به درآمد دست پیدا کند، در این صورت باید بگوییم که او سعی کرده که با شرکت در کلاس طراحی هر دو راه ها را برای خود حفظ کرده باشد و عملاً با ایجاد یک تغییر کوچک به شرایط راضی شده است. 

 

اطلاعات کمی دارم و نمی‌توانم به درستی تصمیم بگیرم

اطلاعات کمی دارم و نمی‌توانم به درستی تصمیم بگیرم

یکی دیگر از دلایلی که افراد اذعان می کنند که نمی‌توانند تصمیم گیری کنند، کمبود اطلاعات است. بسیاری از افراد به اشتباه تصور می کنند که اطلاعات کمی در اختیار دارند و مدام به دنبال افزایش اطلاعات در زمینه‌ای هستند که می‌خواهند تصمیم بگیرند. حتی در برخی از موارد، مشاهده می شود که افراد به مشاور نیز رجوع می کنند، تا آنها را در تصمیم‌گیری کمک کند. 

ولی باز هم تا جایی که ممکن است تصمیم گیری نمی کنند و به سخنان مشاور اعتنایی نمی کنند و تا در نهایت مشاور هم راضی شود به گزینه‌ای که خود شخص می‌خواهد ولی از تصمیم گرفتن می ترسد. در این شرایط فرد قبول می کند که تصمیم گیری کند به این دلیل که اگر توانست خوب عمل کند، می گوید من به تصمیمی که گرفتم عمل کردم و از این بابت به خودم افتخار می کنم که توانستم در راستای علایق خود پیش بروم. اگر هم نتوانست تصمیم خود را عملی کند و به هدفی که قرار داده دست پیدا کند، تمام کاسه کوزه‌ها را در سر مشاور می شکند و دلیل شکست خود را به گردن ناتوانی او می‌اندازد و غافل از آنکه با این کارها قدرت تصمیم گیری خود را کاهش می دهد.  

 

کلام آخر

 

زمانی که زندگی اکثر افراد موفق را بررسی می‌کنیم با این نکته مواجه می شویم که مسیر رسیدن به موفقیت افراد یکسان نیست. یعنی افراد بسیار زیادی وجود داشته اند که مانند علی دایی توانسته اند از پیش بردن چند کار به صورت همزمان به شهرتی جهانی برسند و افرادی دیگر به صورت تخصصی در یک کار پیش رفته‌اند و آنها نیز پس از مدتی توانسته اند موفقیت های چشمگیری را تجربه کنند. نکته‌ که حائز اهمیت این است که در هر حال ما باید تصمیم بگیریم و اگر قرار است که تصمیم بگیریم که دو یا سه کار را به صورت همزمان با هم پیش ببریم به صورت‌ آگاهانه و نه به خاطر تردید و ترس در تصمیم گیری، انتخاب کنیم و تمام مسئولیت آن را نیز قبول کنیم. پذیرفتن واقعی مسئولیت تصمیم گیری از جمله راهکارهایی است که می‌ تواند قدرت تصمیم گیری ما را افزایش دهد.  

همین حالا شروع کن!

دیدگاهتان را بنویسید