دوره جامع هوش مدیریتی

زمانی که به کسب و کار های بزرگ دنیا مثل آمازون، استار باکس، گوگل و… نگاه می کنیم و آن را با کسب و کارهای خودمان مقایسه می‌کنیم، حسرتی وجودمان را فرا می گیرد و سوال مگر جف بزوس، هوارلد شولتز  ( صاحبین آن کسب و کارها) چه کار کردند که ما نکردیم مانند میخ در ذهنمان فرو می رود. ربطی هم به نوع کاری که می کنیم ندارد. تمام کسب و کارهایی که نام بردیم در حوزه های مختلف بودند. از آمازون و گوگل که جز کسب و کارهای اینترنتی بودند و استارباکس نیز از فروش قهوه کارش را آغاز کرده است.

البته که در شرایط فعلی ایران، حفظ کردن کسب و کار و سر پا ماندن آن اهمیت بیشتری از رشد دادنش دارد.

اما سوال اصلی اینجاست که آیا می توان کسب و کار های ایران را در سطح بین المللی رشد داد؟

پاسخ این سوال به موارد زیادی بستگی دارد. اصولاً کسب وکار های اینترنتی که در ده سال اخیر راه اندازی شدند و توانستند مشتریان بسیاری را جذب کنند و خود را وارد زندگی مردم کردند، عموماً از یک نسخه خارجی الگو برداری کرده بودند. برای مثال اسنپ از برند اوبر، دیجی کالا از آمازون و…

اما بسیاری از کسب و کارها هستند که نمی توانند از این نسخه برای خود استفاده کنند و فعالیتشان را جهانی کنند. برای مثال بوتیک های فروش لباس، تولیدی های مبلمان، فروش زیور آلات و… را در نظر بگیرید.

 به نظر شما هر کسب  و کاری می تواند فعالیت خود را در ایران گسترش دهد و پس از آن محصولاتش را صادر کند؟

قهوه بن مانو، الکترو کویر یزد، شکلات آیدین، خشکبار یعقوب و … از جمله کسب و کار هایی هستند که نشان داده‌اند که کسب و کارهای ایرانی نیز می توانند محصولات خود را به کشور های بسیاری صادر کنند. شاید با خود بگویید که این کسب‌وکارها سالیان سال است که مشغول فعالیت هستند وگرنه در شرایط فعلی کشور نمی توان کسب و کار را به اندازه کافی رشد داد.

اتفاقاً هنوز هم می توان به رشد دادن بیزینس در هر اندازه‌ای که هست امید داشت. اگر میدران و صاحبیان کسب و کار در دوران بحران تمرکز خود را روی اصلاح زیر ساخت های بیزینس، ساختار و همچنین وضعیت کارکنان کنند می توانند نتایج بزرگی خلق کنند. یادتان باشد کسانی که در دوران بحران بهترین تصمیم ها را می گیرند و بهترین اقدامات را انجام میدهند، در دوران رونق می توانند سهم بیشتری از بازار را به دست بیاورند.

اشتباه بزرگ صاحبین کسب و کار

اگر می‌خواهید کسب و کارتان رشد کند لطفاً دست از سر آن بردارید! اکثر صاحبین کسب و کار دچار این اشتباه می شوند. آنها تصور می کنند با حضور مداوم در بیزینس باعث رونق بیشتر آن می شوند. در صورتی که یک مدیر نباید درگیر کارهای روزمره باشد. باید با برنامه ریزی درست و ایجاد ساختار، این دست از کارها را به دیگران واگذار کند و به جای آن از بالا و با دید استراتژیک به کسب و کار نگاه کند و سعی کند فرصت های بزار را شناسایی و برای آن برنامه ریزی کند.

منظور از برنامه ریزی برای کسب و کار چیست؟

برنامه ریزی معنای متفاوتی از آنچه اکثر مردم انجام می‌دهد؛ دارد. برنامه ریزی به این معنا نیست که هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم، کارهایی که تا انتهای روز باید انجام دهیم را لیست کنیم. شما به عنوان مدیر و صاحب کسب و کار باید در ابتدا به صورت اصولی برای آینده کسب و کار یک چشم انداز مشخص کنید، اقدامات لازم برای رسیدن به آن را لیست کنید، برنامه ریزی کنید که چه هر کدام از اقدامات تا چه زمانی باید انجام شوند و درنهایت یک ساختار ایجاد کنید و هر بخش را مسئول انجام هر قسمت کنید.

ایجاد ساختار یعنی چه؟

داشتن ساختار، کلید نجات هر مدیر از کارکردن طولانی مدت، درگیری های فکری و استرس های بیهوده است. منظور از ایجاد ساختار، این است که با توجه به اهداف و اقداماتی که در بخش پیش مشخص کردید، کسب و کارتان را به دپارتمان های مختلف تقسیم کنید و برای هر یک هدفی را در راستای همان چشم انداز مشخص کنید. برای مثال یک کسب و کار تولیدی، می تواند به دپارتمان های تامین منابع، بازاریابی، فروش و… تقسیم بندی شود. در نهایت با تامین منابع درست یک نفر را مسئول هر دپارتمان می‌کنید. از این پس نیازی به حضور مداوم شما در فرایند و روزمرگی کسب و کار نیست. شما فقط باید از مسئولینی که مشخص کردید گزارش بگیرید و بررسی کنید که تا چه میزان به اهدافی که تعیین کرده‌اید، دست یافته‌اند.

تامین منابع درست، بهترین نیرو محرکه برای رشد

چالش‌های زیر همگی در دسته تامین منابع قرار می گیرد.

چه کسی را استخدام کنم؟

نمی توانم کارکنان خود را اخراج کنم؟

پول در میاورم اما نمی توانم آن را حفظ کنم و برای خرید تجهیزات از آن استفاده کنم.

چه ابزارهایی می تواند سرعت رشد کسب و کار را بیشتر کند؟

نیروی انسانی ارزشمند ترین دارایی هر کشور و هر کسب و کار است. پس یادگرفتن استخدام اصولی از وظایف اصلی هر مدیر است.

شما نیز لایق رهبری هستید

همانطور که هیچ ارتشی بدون فرمانده شکست می‌خورد، کسب ‌و کار نیز بدون رهبر نمی تواند نتایج بزرگی خلق کند. توانایی همدل کردن کارکنان برای رسیدن به اهداف کسب و کار، گوش دادن فعالانه به نیاز های آنها، فراهم کردن امکان رشد برای تک تک اعضا، داشتن کاریزما همگی جز مواردی هستند که باعث می شوند یک مدیر، تبدیل به رهبر شود. فقط باید این خصوصیات را در خود ایجاد کنید، آنگاه است که باور می کنید که حال خوب کارکنان چقدر می تواند روی ارتقای کسب و کار تاثیر بگذارد.

به دست آوردن کنترل اصلاً سخت نیست

حضور نداشتن در کسب و کار تنها در زمانی ممکن است که ساختار ایجاد کنید و بتوانید آن را کنترل کنید. کنترل هر کسب و کاری آسان می‌شود اگر تمام مراحل قبل مانند ساختار، برنامه ریزی، اخراج کارکنان سمی و استخدام و جذب اصولی صورت گیرید. شما از مسئ>لانی که برای هر پارتمان در قسمت ساختار، تعیین کدردید گزارش می گیرید و طبق آن kpi برای هر بخش و کارکنان مشخص می کنید.

آیا بودجه بندی از وظایف یک مدیر است؟

بله؛ تفاوتی نمی کند که مدیر کسب و کار بزرگ با حدود 300 کارمند باشید یا یک مغازه با دو کارمند داشته باشید. برای رشد کردن باید بودجه بندی درست داشته باشید و بر قوانین مالیات مسلط باشید. تمام هزینه ها برای تامین منابع، تبلیغات و بازاریابی و… در این قسمت مشخص می شود. یک مدیر عالی باید توانایی بودجه بندی داشته باشد.

مدیر همه فن حریف

با ثبت نام در دوره هوش مدیریتی، تمام وظایف یک مدیر که تا به الآن در مورد آن صحبت کردیم،‌ به شما آموزش داده می شود. از طرفی در فاصله‌ای که بین جلسات است، یک بیزینس کوچ در کنار شما قرار می گیرد تا مباحثی که در هر جلسه یاد می گیرید را به صورت اصولی در کسب و کارتان پیاده سازی کنید.

علاوه بر آن مباحث بازاریابی و فروش، تبلیغات، قوانین کار و مالیات، توانایی مدیریت ریسک، تصمیم گیری و برندینگ به شما آموزش داده می شود. از آنجا که در طول دوره تمام این مباحث در کسب و کارتان پیاده سازی می شود، نتیجه‌ای در انتهای دوره به دست می ‌آورید شما را شگفت زده خواهد کرد.