تکنیک های تصمیم گیری در مدیریت

 اهمیت انتخاب تکنیک های تصمیم گیری 

برای اتخاذ یک تصمیم درست و مناسب باید تکنیک های تصمیم گیری در مدیریت را بلد باشیم تا بتوانیم ارزش هر یک از نتایج احتمالی که از تصمیم گیری ما حاصل میشود را پیشبینی کنیم و سپس این ارزشها را با استفاده از نوعی مقیاس کمی مقایسه کنیم و در نهایت احتمال موفقیت نیز باید مورد ارزیابی و بررسی قرار بگیرد.

این کار چندان ساده نیست و برای دستیابی به آن باید نکات و اصولی را بلد باشیم. تصمیم گیری یکی از وظایف اصلی مدیریت به شمار می رود و در بخش های دیگر مدیریت نیز این تصمیمگیری است که تاثیر بسیار زیادی دارد. میتوان گفت که در تمامی ارکان مدیریت تصمیمگیری به عنوان جزء اصلی و یک رکن اساسی به شمار میآید. به زبان ساده میتوان تصمیمگیری را انتخاب بهترین را از میان راه های مختلف دانست.

به طور کلی تصمیمگیری یک نوع فرآیند ذهنی است که تمامی افراد در طول زندگی خود با آن سر و کار دارند. در مدیریت معاصر تصمیمگیری به عنوان فرآیند حل یک مسئله تعریف شده است. تنها زمانی یک مدیر قادر است که سازمان را به اهداف تعیین شده برساند که از قدرت تصمیمگیری بالایی برخوردار باشد.

اهمیت تصمیم گیری

تصمیم گیری به چه معناست؟

زمانی که از تصمیم گیری صحبت می کنیم گزینه های مشخصی برای ما وجود دارد. به همین خاطر ما با توجه به خواسته ها و  دانش قبلی خود می خواهیم یک یا چند گزینه را انتخاب کنیم  تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنیم. اما برای اینکه بتوانیم تصمیمات درستی بگیریم نیاز به ابزارهایی داریم.

به طور مثال ما بادی تکنیک های تصمیم گیری را یاد بگیریم تا بتوانیم بیشترین بازدهی را از انتخاب های خود به دست آوریم.

وقتی ما می خواهیم تصمیمی بگیریم سؤالاتی به وجود می آید اما این سؤال به ما نمی گوید چه مواردی برای انتخاب وجود دارد بلکه از می گوید کدام گزینه را باید انتخاب کنیم.

به همین خاطر بهترین موضوع برای تقویت مهارت های تصمیم گیری این است که قدرت ارزیابی خود را بالا ببریم  و روی بهبود شیوه های تصمیم گیری خود، کار کنیم.

برای اینکه شیوه های تصمیم گیری ما کار آمد تر شوند بهتر است مهارت های دیگری را یاد بگیریم به طور مثال وقتی هنوز نتوانسته ایم که گزینه های مختلفی برای انتخاب پیدا کنیم مشخص است که باید مهارت حل مسئله را یاد بگیریم تا این چالش را برطرف کنیم و بعد از آن تصمیم بگیریم بهترین گزینه را انتخاب کنیم.

 

فرآیند پنج مرحله ای تصمیم گیری

 

فرآیند 5 مرحله ای

 

1. ریشه یابی

این مرحله تشخیص مسئله ای است که مانع رسیدن سازمان به اهدافش گردیده است. این مرحله باید با دقت بسیار بالایی انجام شود و مشکل به طور دقیق ریشه یابی شود. در مرحله ریشه یابی کلیه چارچوب سازمان مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت لزوم از یک سری پرسشنامه استفاده می شود تا بتوان به عمق مسئله پی برده شود.

۲. مرحله تدوین راه حل ها

پس از شناسایی ریشه مسئله، در این مرحله کلیه راه حل های مهم برای نجات سازمان از مشکل به وجود آمده مورد بررسی قرار می گیرد. این راه حل ها باید به طور عینی و عملی باشند و چیزی دور از واقعیت نباشند. برای تدوین مسئله از چارتی استفاده می کنیم که در آن مسئله به زیر شاخه ها و شعبه هایی تقسیم می شود. این شاخه ها مورد ارزیابی قرار می گیرد و راه حل هایی برای آن ارائه می شود.

۳. ارزیابی

راه حل های ممکن در این مرحله مورد ارزیابی قرار گرفته و ارزش گذاری می شوند.کلیه راه حل ها مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آنها به روشنی بیان می شود.

۴. بررسی نتایج

در این مرحله نتایج حاصل از اجرای هر راه حل مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این مرحله کلیه راه حل ها سنجیده شده و با سایر راه حل ها مورد مقایسه قرار می گیرد. تاثیری که آن راه حل در ادامه کار سازمان می گذارد مورد بررسی قرار گرفته و همه نتایج ثبت می شود.

۵. انتخاب راه حل

در این مرحله راه حل نهایی انتخاب شده و به عنوان بهترین راه حل ارائه می گردد. باید توجه داشته باشیم که اگر مدیریت نتواند به درستی مسئله را ریشه یابی کند ادامه مراحل به جهتی دیگر هدایت خواهد شد و تصمیم گیری ما به طور کل غلط از آب در خواهد آمد.
گاهی اوقات اجرای آزمایش تصمیم گرفته شده نیز جز مراحل تصمیم گیری قرار می گیرد. که ضمن بررسی عملی بودن، آن تصمیم ارزیابی می شود که اگر موفقیت آمیز بود به اجرای آن ادامه خواهد داد و اگر موفقیت آمیز نباشد ، این تصمیم خود نیز در قالب یک مسئله جدید قرار گرفته و مراحل فوق برای آن اتخاذ می گردد.
البته مسائل موجود در سازمان می تواند به یک مشکل ختم نشود و ما برای کلیه مسائل که نیاز به تصمیم گیرید دارند می توانیم این 5 مرحله فرآیند تصمیم گیری را برای آنان اتخاذ کنیم .

4 نمونه از تکنیک های تصمیم گیری 

۱. تکنیک کلامی

در این تکنیک، تصمیم اتخاذ شده به صورت یک نوشته و به صورت کلامی به تشریح در می آید.

۲. تکنیک ترسیمی

دومین تکنیک از تکنیک های تصمیم گیری در مدیریت تکنیک ترسیمی است ، در این مدل از تصمیم گیری ، با استفاده از نمودار و جداول اقدام تصمیم گرفته شده تشریح می شود.

۳. تکنیک سه بعدی

این مدل که معمولا در تصمیماتی که عملیاتی و می باشند اجرا می شود و ماکتی از تصمیمی که اتخاذ شده به نمایش در می آید و به بیان تصمیم پرداخته می شود.

۴. تکنیک ریاضی

که با استفاده از آمار و ارقام ریاضی ، سود و زیان تصمیم و درصد درستی تصمیم مورد ارزیابی قرار می گیرد.همواره تلاش می شود تا با بهره بردن از هریک از تکنیک های تصمیم گیری  بهترین راه حل ممکن برای تشریح تصمیم ارائه شود . انتخاب تکنیک های تصمیم گیری با توجه به نوع مشکل و هدف تصمیم گیرنده دارد . تکنیک اتخاذ شده باید در بر گیرنده عوامل متعددی که در تصمیم گیری دخیل هستند باشد.در هر صورت مدیر موفق باید تکنیکی را اتخاذ نماید که ما را سریعتر، دقیق تر و راحتتر به هدف برساند.

پیشنهاد ما به شما : آموزش تبلیغات در اینستاگرام

انتخاب تکنیک مناسب

تکنیک مناسب

 

انتخاب تکنیک مناسب به عوامل مختلفی بستگی دارد از جمله مهمترین این عوامل نوع مشکل، هدف تصمیم گیرنده و موقعیت و شرایط وی هستند. تکنیک مناسب باید به شکلی باشد که عوامل مختلفی که در تصمیم گیری تاثیرگذار هستند را در بر بگیرد. همیشه بدین شکل نیست که برای تصمیمگیری مدیران مجبور باشند از تکنیکهای پیچیده استفاده کنند بلکه اگر تصمیمگیری نیاز به عوامل بسیار نداشته باشد یک تکنیک ساده نیز میتواند جوابگوی نیاز باشد.

در چنین شرایطی تکنیکی که روابط محدود بین متغیرها را بیان میکند برای انتخاب شدن مناسب است. یک تکنیک مناسب برای تصمیمگیری باید ویژگیهایی داشته باشد.اولین ویژگی این است که تکنیک انتخابی باید در کمترین زمان ممکن مدیران را به اهداف تعیین شده برساند. یعنی مدلی که سریعتر این کار را انجام دهد دارای یک مزیت است. ویزگی بعدی که یک تکنیک  مناسب باید داشته باشد این است که ساده تر بتواند مدیران را به اهداف خود برساند.

و در نهایت ویژگی دیگری که یک تکنیک مناسب باید داشته باشد این است که بتواند به طور دقیق مدیران را به هدف تعیین شد برس.اند و ایده پولساز یک مدیر را به مرحله اجرایی آن برساند. پس سرعت، دقت و سادگی سه ویزگی مهمی هستند که تکنیک انتخابی از طرف مدیران باید انها را داشته باشد.

طبقه بندی تصمیم ها

طبقه بندی تصمیمات

 

۱. تصمیمات ایستا یا تک مرحله ای

در این نوع تصمیمگیریها فقط نتایج یک مرحله مورد توجه قرار میگیرد و به عبارت دیگر تصمیمهای یکباره محسوب میشوند. در این نوع تصمیمگیری نتایج مراحل بعدی در نظر گرفته نشده و مسئله به صورت ثابت فرض شده و تصمیم در مورد ان مسئله گرفته میشود.

پیشنهاد ما به شما : راههای افزایش مهارت های کلامی

۲. تصمیمات دنباله دار

 به این نوع از تصمیمها دنباله دار یا چند مرحله ای گفته میشود. مدیر تصمیم گیرنده در این نوع از تصمیمها به مراحل بعدی و نتایج حاصل از تصمیم توجه میکند. در این نوع از تصمیمگیری ها تعیین هدف به این صورت انجام میگیرد که یک سری از انتخابها به صورتی در کنار هم قرار بگیرند که نتیجه کلی خوبی از این مجموعه به دست بیاید و هدف این نیست که تنها در یک مرحله نتیجه خوبی به دست بیاید.

تصمیمهای چند مرحله ای به این شکل است که ارتباط میان چند تصمیم مورد توجه قرار میگیرد و اثرات هر تصمیم بر تصمیم بعدی دارای اهمیت زیادی است.به عنوان مثال در تحلیل بنیادی بورس را می توانیم بگوییم که شامل تصمیمات دنباله دار است.

چرا گاهی اوقات با وجود رعایت تمام مراحل فوق بازهم نتییجه مطولب حاصل نمی شود؟

در برخی از مواقع در دنیای کسب و کار یا زندگی شخصی پیش می آید که ما تمام مراحل تصمیم گیری را به ترتییب پشت سر می گذاریم. یعنی در ابتدا مشخص می کنیم که ریشه مسئله ما دقیقا چیست و تمام راه حل هایی که برای آن چالش به ذهنمان می رسد را نوشتیم و پس از آن جنبه های مثبت و منفی آن را یادداشت کردیم و در نهایت بین راه حل های باقی مانده یک مورد را انتخاب کردیم، با این وجود بازهم ممکن است که نتیجه مطلوب ما را نداشته باشد. این اتفاق به دو دلیل رخ می دهد.

هیچ راه مطلوبی وجود ندارد

بعضی مواقع هیچ کدام از راه حل هایی که دارییم باب میل ما نیست و از سر ناچاری مجبورریم که یکی از آنها را انتخاب کنیم. در این صورت مشخص است که نتیجه نهایی تصمیمی که گرفته‌ایم آنچنان مطلوب نخواهد بود. در چنین شرایطی نباید به درست بودن یا نبودن عملکرد خود شک کنیم زیرا راه هایی که برای ما وجود داشته است هیچ کدام راه دلخواه نبوده و ما بین راه حل های بد و بدتر یک مورد را انتخاب کرده ایم.

رخ دادن اتفاقات غیر منتظره 

این احتمال نیز وجود دارد که ما تمام جوانب مثبت و منفی انتخاب های خود را لیست کرده ایم و از ا ثراتی که تصمیمات ما می توانند روی کسب و کار ما بگذارند هم آگاهی داریم؛ اما اتفاقی رخ می دهد که انتظارش را نداشته ایم و همین موضوع باعث می شود که نتوانیم همه چیز را طبق برنامه ریزی ها و اندیشه های خود پیش ببریم. در این صورت هم نباید از این که طبق فرآیند تصمیم گیری عمل کرده ایم، به خودمان خورده بگیریم. در عوض باید تلاش کنیم که انعطاف پذیریمان را در شرایط مختلف افزایش دهیم.

 

کلام آخر

باید بدانیم که مهمترین عامل در تصمیم گیری هدف ما می باشد. بدون داشتن هدفی مشخص هیچ تصمیمی به ثمر نمی نشیند. باید بدانیم پس از اینکه هدف گذاری کردیم استفاده از تکنیک های تصمیم گیری معنا پیدا می کند.
درنظر داشته باشیم ابزار مناسب برای تصمیمات را نیز باید در اختیار داشته باشیم و از آنها در جهت رسیدن به اهداف استفاده کنیم. همچنین انتخاب ابزار مناسب برای بیان تصمیمات ما به دیگران بسیار حائز اهمیت می باشد.
باید بدانیم که در چه جمعی از چه تاکتیکی باید استفاده کنیم تا بتوانیم ارتباط موثر با مخاطبان برقرار کرده و اطلاعات خود را به آنها به سادگی منتقل کنیم. بدانید که راه رسیدن به اهداف سخت می باشد اگر تصمیمی اتخاذ کردید با اعتماد به نفس به سمت آن حرکت کنید.

سوالات متداول

ما با توجه به حوزه های مختلفی که در زندگی داریم انواع تصمیم گیری ها را تجربه می کنیم. به طور مثال از انواع تصمیم گیری ها می توان به تصمیم گیری فردی، تصمیم گیری تحصیلی، تصمیم گیری مدیریتی، تصمیم گیری اجتماعی ، تصمیم گیری گروهی ، تصمیم گیری مشورتی ، تصمیم گیری احساسی، تصمیم گیری اجتنابی ، تصمیم گیری اجباری  و... اشاره کرد.

برای اینکه سریع تر تصمیمات لازم را بگیرید بهتر است بین تصمیمات کوچک و بزرگ تفاوت قائل شوید ، اهداف مهم خود را تعیین کنید، گزینه های نا مناسب را حذف کنید، تجربیات خود را مرور کنید، محدودیت زمانی برای خود در نظر بگیرید.

همین حالا شروع کن!

دیدگاهتان را بنویسید